جان واتسون و شرلوک توسط مایک استنفورد که دوست مشترک شرلوک و جان است با هم اشنا میشوند . جان که تازه از جنگ برگشته است دچار افسردگی و گوشه گیر شده است.

او به توصیه ی روانشناس خود وبلاگی طراحی کرده است تا وقایع روزمره خود را بنویسد. اما جان به دلیل اسیب های روحی قادر به انجام این کار نیست.

او در راه خانه است که با دوست دوران دانشگاهش ( مایک استنفورد) برخورد میکند.

او به مایک میگوید که به دنبال هم خانه ای است چون نمیتواند به عوان یک ارتشی که به خانه فرستاده شده از پس هزینه ها بر بیاید .

مایک به واتسون میگوید که او دومین نفری است که امروز این جمله را میگوید . و این نقطه ی اغازین ماجرا های جان و شرلوک است.{پارت 1}

نقطه ی دیدار ( داستان study in pink)

جان ,مایک ,میگوید ,شرلوک ,ی ,خانه ,او به ,میگوید که ,که به ,نقطه ی ,مایک استنفورد

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

shk14 آبی آسمانی بهترین آموزشگاه کامپیوتر حسابداری شهریار coffeelover torangnaghsh فروشگاه اینترنتی mhrgap ایران رزمی کودکانه هایم تمامی ندارد دیپلم اسان